🌹🌹درمان کبد چرب، بیلیروبین و آنزیمهای کبد با ترکیب گیاهی🌹🌹
کبد و اهمیت آن:
کَبِد (انسان) بزرگترین غده بدن است که در فعالیتهای سوختوساز بدن مانند گوارش نقش دارد.
تمام خون دستگاه گوارش توسط سیاهرگی به نام ورید بابی جمعآوری شده و وارد کبد میشود و تمام مواد جذب شده از لوله گوارشی از کبد عبور میکنند. دیگر کارهای کبد به دام انداختن سموم و تصفیهٔ آنها با تبدیل کردن به مواد بیضرر است. همچنین، این کبد است که متابولیسم داروها را در بدن بر عهده دارد. شرکت در خونسازی (در دورهٔ پیش از تولد) و مقاومت در برابر عفونتها، فراهم ساختن سریع انرژی در هنگام ضرورت، ذخیره آهن و ... از دیگر فعالیتهای کبد است.
سلولهای کبدی پروتئینهای مختلفی را بهطور دائمی میسازند از جمله آلبومین، پروترومبین، فیبرینوژن، لیپو پروتئینها و هپارین.
سلولهای کبدی مواد مختلفی از جمله تری گلیسریدها، گلیکوژن و ویتامینها را ذخیره میکنند.
کبد به عنوان یک سیستم بافری مهم برای گلوکز خون عمل میکند به این معنی که هنگامی که گلوکز خون بعد از صرف یک وعده غذا تا غلظت زیادی بالا میرود میزان ترشح انسولین نیز افزایش مییابد و در حدود دو سوم گلوکز جذب شده از روده بلافاصله به گلیکوژن تبدیل شده و در کبد ذخیره میشود. در طی ساعات بعد که غلظت گلوکز خون و نیز انسولین کاهش مییابد، کبد گلیکوژن را تجزیه و به گلوکز تبدیل میکند. این تنظیم در بیماران با اختلالات کبدی تقریباً غیرممکن است.
کالبدشناسی کبد
کبد عضو قهوهای مایل به قرمز با چهار لب نابرابر از نظر شکل و اندازه میباشد. وزن طبیعی کبد انسان ۱٫۶۶–۱٫۴۴ کیلوگرم بوده و اندامی صاف، صورتی-قهوهای و مثلثی شکل میباشد. کبد بزرگترین اندام داخلی (پوست بزرگترین اندام کلی است) و بزرگترین غده در بدن انسان است. محل این اندام در یک چهارم بالایی حفره شکمی بوده، و درست زیر دیافراگم قرار دارد. کبد در سمت راست معده بوده و روی کیسه صفرا قرار دارد. دو رگ خونی به آن متصل شده است، یکی از آنها شریان کبدی و دیگری سیاهرگ باب نام دارد. شریان کبدی خون آئورتی را حمل میکند، در حالی که سیاهرگ باب خون شامل مواد مغذی هضم شده از گوارش و همچنین طحال و لوزالمعده را حمل میکند. این رگهای خونی به مویرگها تقسیم شده و خون را به لب ها هدایت میکنند. هر لب از میلیونها یاخته کبدی تشکیل شده که اساس یاختههای متابولیکی هستند. لب واحدهای عملکردی کبد هستند.
انواع سلول های کبد
دو نوع عمده از سلولهای عمومی در لبهای کبد وجود دارد؛ سلولهای نرماکنه و سفتاکنه، ۸۰٪ حجم کبد را سلولهای نرماکنه تشکیل داده و هپاتوسیت نامیده میشوند. سلولهای سفتاکنه ۴۰٪ از تعداد کل سلولهای کبد را تشکیل میدهند اما تنها ۶٫۵٪ حجم کبد را شامل میشوند. سلولهای آندوتلیال سینوسی کبدی، سلولهای کوپفر و سلولهای ستارهای کبدی تعدادی از سلولهای سفتاکنه سینوس کبد هستند.
جریان خون کبد
کبد دارای دو جریان خون از سیاهرگ باب و شریان کبدی میباشد. حدود ۷۵٪ از جریان خون کبد، توسط سیاهرگ باب از خون وریدی طحال، دستگاه گوارش و اندامهای مرتبط با آن تأمین میشود. شریان کبدی باقیمانده جریان خون کبد را تأمین میکند. اکسیژن از هر دو منبع تأمین میشود؛ تقریباً نصف اکسیژن کبد توسط سیاهرگ باب و نصف آن توسط شریان کبدی تهیه میشود.
خون در سینوسهای کبدی جریان یافته و داخل ورید مرکزی هر لب تخلیه میشود. وریدهای مرکزی با ورید کبدی که کبد را ترک میکند یکی میشوند.
درخت صفراوی
اصطلاح درخت صفراوی از شاخههای بلند مجاری صفراوی گرفته شدهاست. صفرای تولید شده در کبد در کانالهای صفراوی که با مجاری صفراوی ادغام شده، جمع میشوند. درون کبد، این مجاری را مجاری صفراوی داخل کبدی می نامند (درون کبد) و هنگامی که خارج میشوند آنها راخارج کبدی (بیرون از کبد) مینامند. مجاری داخل کبدی در نهایت به مجاری کبدی چپ و راست تخلیه میشوند و با ادغام خود مجرای مشترک کبدی را میسازند. مجرای سیستیک کیسه صفرا با مجرای مشترک کبدی متصل شده و مجرای مشترک صفرا را تشکیل میدهند.
صفرا توسط مجرای مشترک صفرا، مستقیماً وارد دوازدهه میشود، یا توسط مجرای سیستیک موقتاً در کیسه صفرا ذخیره میشود. مجرای مشترک صفرا و مجرای پانکراس با یکدیگر در آمپول واتر وارد بخش دوم دوازدهه میشوند.
عملکردهای مختلفی از کبد توسط سلولهای کبدی یا هپاتوسیتها انجام میشود. در حال حاضر، هیچ اندام مصنوعی یا دستگاهی که توانایی تقلید تمام عملکردهای کبد را داشته باشد (کار کبد را انجام دهد)، وجود ندارد. در درمان تجربی نارسایی کبد بعضی از عملکردها را میتوان با دیالیز کبد مشابهسازی کرد. تصور میشود که کبد مسئول ۵۰۰ عملکرد جداگانه در ترکیب با دیگر سیستمها و اندامها میباشد.
ارتباط کبد با داروهای شیمیایی
ظرفیت اکسیداتیو کبد با افزایش سن کاهش مییابد بنابراین هر دارویی که به اکسیداسیون نیاز داشته باشد (مثلاً بنزودیازپین) احتمال زیاد دارد که به سطوح سمیت برسد. هرچند، داروهایی با نیمهعمر کوتاه، از جمله لورازپام و زازپام در بیشتر مواردی که بنزودیازپین در طب سالمندان مورد نیاز است، ترجیح داده میشوند.
بازسازی و پیوند کبد
کبد تنها اندام داخلی بدن انسان است که توانایی باززایی طبیعی بافتهای از دست رفته را دارد به طوری که کمتر از ۲۵٪ کبد میتواند به تمام کبد احیا شود. باززایی در کبد بسیار سریع است. کبد طی یک تا دو هفته بعد از، از دست دادن بیش از ۵۰٪ حجم خود به اندازه طبیعی خود باز خواهد گشت، که این عمل، دلیل عمده بازگشت هپاتوسیتها به چرخه یاختهای است.
سه پیوند اولیه کبد انسان توسط توماس استارزل در سال ۱۹۶۳ در ایالات متحده انجام شد. اولین پیوند کبد را در بریتانیای کبیر در سال ۱۹۶۸، روی کالن در کمبریج انگلستان انجام داد.
از نظر پزشکی نوین، پیوند کبد تنها گزینه برای افرادی است که مبتلا به نارسایی غیرقابل بازگشت کبدی هستند. بیشتر پیوندهای انجام شده برای بیماریهای مزمن باعث سیروز میشوند، از جمله هپاتیت سی مزمن، الکلیسم، هپاتیتهای خودایمن و بسیاری دیگر از بیماریها.
تأمین خون جنین
در جنین در حال رشد، منبع اصلی خون کبد از ورید نافی است که مواد مغذی را برای جنین در حال رشد تأمین میکند. ورید نافی از ناف وارد شکم میشود و در طول لبه آزاد لیگامان فلسی فرم کبد به سطح تحتانی کبد به طرف بالا عبور میکند، به شاخه چپی ورید باب متصل میشود. مجراهای وریدی، خون را از ورید باب چپی به ورید کبدی چپی و سپس به بزرگسیاهرگ زیرین حمل میکنند و اجازه میدهند خون جنینی در کبد دور بزند.
در جنین، کبد در طول بارداری نرمال توسعه مییابد و تصفیه نرمال کبد جنین انجام نمیشود. کبد اجازه ندارد فرایندهای گوارشی را انجام دهد زیرا جنین وعدههای غذایی را بهطور مستقیم مصرف نمیکند، اما مواد مغذی را توسط جفت از مادر دریافت میکند. کبد جنین برخی از سلولهای بنیادی خون را آزاد میکند که به تیموس جنین مهاجرت میکنند، بنابراین ابتدا لنفوسیتها، که لنفوسیت تی نامیده میشوند از سلولهای بنیادی کبد جنین ساخته میشوند. هنگامی که جنین متولد میشود، تشکیل سلولهای بنیادی خون در جنین به مغز قرمز استخوان منتقل میشوند.
بعد از تولد، ورید نافی و مجراهای وریدی طی دو تا پنج روز کاملاً محو میشوند.
بیماریهای کبد:
به هرگونه اختلال در عملکرد کبد، بیماری کبد گفته میشود. کبد مسئول اَعمال حیاتی در بدن است. بیماری و اختلال در عملکرد کبد آسیب چشمگیری به بدن وارد میکند.
بیماری های کبد تعریفی کلی از تمام مشکلات بالقوهای هستند که موجب ناتوانی کبد از انجام درست وظایفش میشود. معمولا بیماری باید بیش از ۷۵٪ یا سهچهارم بافت کبد را تحت تأثیر قرار دهد تا وظایف کبد بهدرستی انجام نشوند.
یکی از وظایف کبد تولید صفرا است. صفرا مایعی است که محتوی آب، مواد شیمیایی، اسیدهای صفراوی و سایر مواد بوده و از کلسترولِ ذخیرهشده در کبد ساخته میشود. صفرا در کیسهی صفرا ذخیره شده و با ورود غذا به دوازدهه (نخستین و کوتاهترین بخش از رودهی باریک)، به آنجا ترشح میشود تا به هضم غذا کمک کند.
کبد تنها اندام بدن است که میتواند بهراحتی سلولهای آسیب دیدهاش را جایگزین کند. اما اگر تعداد سلولهای آسیبدیدهی کبد از حدی فراتر برود، کبد نمیتواند آنها را جایگزین کنید و درنتیجه قادر نخواهد بود وظایفش را بهخوبی انجام دهد. میتوان کبد را به کارخانهای در بدن تشبیه کرد که وظایف زیر را برعهده دارد:
- تولید صفرای موردنیاز برای هضم غذاها و بهخصوص چربیها
- ذخیرهی گلوکز یا قند اضافی بهشکل گلیکوژن و سپس تبدیل دوبارهی گلیکوژن به گلوکز در زمانی که بدن به انرژی نیاز دارد
- تولید فاکتورهای انعقادی خون
- اسیدهای آمینه واحدهای سازندهی پروتئینها هستند. تولید اسیدهای آمینهای که در مبارزه با عفونتها نقش دارند، از وظایف کبد است.
- پردازش و ذخیرهی آهن که برای ساخت گلبولهای قرمز ضروری است.
- تولید کلسترول و سایر مواد شیمیایی مورد نیاز برای حمل چربیها.
- تبدیل ضایعات ناشی از سوختوساز بدن به اوره و دفع آنها از بدن از طریق ادرار.
- سوختوساز داروها و تبدیل آنها به شکل فعالی که در بدن مورد نیاز است.
«سیروز» تعریفی برای آسیب و ضایعهی دائمی کبد است. در سیروز سلولهای طبیعی کبد دچار آسیب میشود و قادر نیستند وظایفشان را بهخوبی انجام دهند.
نارسایی حاد کبد میتواند برگشتپذیر یا برگشتناپذیر باشد. به این معنا که در برخی مواقع با درمان علت نارسایی، کبد میتواند دوباره وظایف خود را بهطور طبیعی انجام دهد.
۱- سوءمصرف الکل
الکل برای سلولهای کبد سمی است و میتواند باعث التهاب کبد و هپاتیت الکلی شود. در اثر مصرف شدید الکل چربی در سلولهای کبد تجمع مییابد و مانع از انجام وظایف کبد میشود.
مصرف الکل نهتنها سبب آسب به کبد میشود، بلکه با درمان هپاتیت سی نیز تداخل دارد.
مصرف الکل تولید چربی را در کبد افزایش داده و این موضوع به آسیب کبدی و سیروز منجر میشود. باید توجه کرد که مصرف الکل منجر به تداخل در نوسازی کبد میشود. حال هرچه مقدار بیشتری الکل مصرف شود، خطر آسیب کبدی هم بیشتر خواهد بود.
نوع الکل مصرفی ارتباطی به ایجاد ضایعه ندارد، همه مشروبات الکلی مضر هستند و در صورت ادامه مصرف الکل امکان تجویز دارو جهت کنترل هپاتیت سی وجود ندارد، بنابراین همه نوع مشروب الکلی و مصرف آن به هر مقدار برای کبد مضر است.
اثرات الکل و هاتیت سی بر کبد با یکدیگر خطر آسیب کبد را دوچندان میکنند، در بیماران مبتلا به هپاتیت مزمن سی که الکل مینوشند، خطر بروز سیروز (تنبلی کبد) و سرطان کبد بیشتر و زودتر است، همچنین خطر مصرف الکل در زنان شدیدتر است.
مصرف الکل به هر مقدار میتواند برای کبد مضر باشد. باید دقت کرد که مصرف الکل خطر مسمومیت با استامینوفن را هم افزایش میدهد.
۲- سیروز
سیروز از مراحل پیشرفتهی بیماری های کبد است. التهاب و آسیب به بافت کبد، باعث ناتوانی کبد در انجام وظایفش میشود. کبد تنها زمانی از کار میافتد که میزان چشمگیری از سلولهای آن آسیب ببینند.
سیروز یا liver ciirhosis یا التهاب شدید کبد از نظر آسیبشناسی (پاتولوژی) خصوصیات معینی دارد که با طیفی از نمودهای بالینی مشخص همراه است. پارانشیم کبد یک ضایعه مزمن غیرقابل برگشت را نشان میدهد. این ضایعات ناشی از بافت مردگی (نکروز) سلولهای کبدی، کلاپس شبکه حمایتی رتیکولی و بنابراین رسوب بافت همبند، تغییر شکل بستر رگها و بازسازی ندولی پارانشیم باقیمانده کبد هستند.
سیروز کبدی انواع مختلفی دارد که عبارتند از:
۱- صفراوی
۲- قلبی
۳- سوختوسازی (ارثی و دارویی)
۴- کریپتوژنیک و متعاقب ویروسی یا پس از نکروز
۵- الکلی
۶- متفرقه
کبد در مرحله اولیه سیروز با وجود آسیب دیدن، همچنان عملکرد مناسب خودش را دارد اما هر چه بیماری پیشرفت کند، علائم آن نیز در نتیجه اختلال عملکرد این عضو نمودار می شود.
علائم سیروز کبدی عبارتند از:
- خستگی و ضعف
- کاهش وزن و تحلیل رفتن عضلات
- کاهش اشتها
- خط های قرمز کوچک (مویرگ های خونی) روی پوست در ناحیه بالای کمر
- حالت تهوع و استفراغ
- زرد شدن پوست و سفیدی چشم (زردی)
۳- بیماری های کبد ناشی از مصرف داروها
ممکن است سلولهای کبد در اثر مصرف برخی داروها بهطور موقت یا دائم دچار التهاب و آسیبدیدگی شوند. مصرف بیشازحد (اوردوز) برخی داروها به کبد آسیب میزند. البته مصرف برخی داروها حتی بر اساس مقادیر تجویز شده نیز میتواند به کبد آسیب بزند.
مصرف زیاد استامینوفن میتواند موجب نارسایی کبد شود. مبتلایان به بیماریهای کبد یا سوء مصرف الکل باید مقدار کمتری از این داروها در روز مصرف کنند. حتی شاید مصرف هرگونه داروی استامینوفن برای این افراد ممنوع باشد.
استاتینها بهطور گستردهای برای کاهش کلسترول خون تجویز میشوند. مصرف این داروها حتی براساس مقادیر تجویز شده نیز میتواند موجب التهاب کبد شود. این التهاب با آزمایش خون و اندازهگیری آنزیمهای کبدی قابلتشخیص است. معمولا توقف مصرف این داروها، موجب بهبود کبد و عملکرد طبیعی آن میشود.
نیاسین داروی دیگری است که برای کاهش کلسترول خون مصرف میشود. التهاب کبد ناشی از نیاسین به مقدار مصرف بستگی دارد. مصرف داروهایی مانند نیاسین میتواند موجب پیشرفت بیماری های کبد شود. مطالعات جدید نشان میدهند تأثیر نیاسین در کاهش کلسترول خون کمتری از چیزی است که در گذشته تصور میشد.
داروهای متعدد دیگری وجود دارند که میتوانند باعث التهاب کبد شوند. نیتروفورانتوئین، آموکسیسیلین، کلاوولانیک اسید، تتراسایکلین و ایزوسیانید از آنتی بیوتیک هایی هستند که ممکن است باعث التهاب کبد شوند.
متوتروکسات دارویی است که برای درمان اختلالات خودایمنی و سرطان ها بهکار میرود. این دارو عوارض جانبی گستردهای دارد که التهاب کبد و سیروز از آن دستهاند.
دی سولیفرام دارویی است که برای درمان وابستگی به الکل استفاده میشود. این دارو نیز میتواند موجب التهاب کبد شود.
۴- هپاتیت
هپاتیت بهمعنای التهاب بافت کبد است و در طی آن سلولهای کبد در اثر عفونت، دچار التهاب میشوند.
- هپاتیت A یک عفونت ویروسی است که عمدتا از طریق خوردن یا نوشیدن غذا و آبی که با مدفوع فرد آلوده در تماس بوده، انتقال مییابد. هپاتیت A موجب التهاب حاد کبد شده، ولی معمولا خودبهخود برطرف میشود. واکسن هپاتیت A میتواند از عفونتهای ناشی از آن جلوگیری کند. شستن دستها مخصوصا قبل از آمادهسازی غذا بهترین روش برای جلوگیری از انتقال هپاتیت A است.
- هپاتیت B از طریق تماس با مایعات آلودهی بدن افراد (استعمال درون وریدی مواد مخدر، تزریق خون آلوده و رابطهی جنسی بدون محافظت) منتقل شده و موجب عفونت حاد میشود. هپاتیت B میتواند پیشرفت کند و باعث التهاب مزمن (هپاتیت مزمن) و در نتیجه موجب بروز سیروز و سرطان کبد شود. واکسن هپاتیت B میتواند از عفونتهای ناشی از آن جلوگیری کند.
- هپاتیت C موجب بروز هپاتیت مزمن میشود. ممکن است این ویروس هیچ علائمی در فرد ایجاد نکند. هپاتیت C از طریق تماس با مایعات آلودهی بدن افراد (استعمال درون وریدی مواد مخدر، تزریق خون آلوده و رابطهی جنسی بدون محافظت) منتقل میشود. هپاتیت C مزمن میتواند موجب بروز سیروز و سرطان کبد شود. در حال حاضر هیچ واکسنی برای این بیماری ساخته نشده است. توصیه میشود همهی افراد متولد سالهای ۱۳۲۵ تا ۱۳۴۵ برای بررسی ابتلا به هپاتیت C آزمایش بدهند. هپاتیت C بهکمک داروهای جدید درمان میشود.
- هپاتیت D ناشی از ویروسی است که برای زنده ماندن به عفونت همزمانِ هپاتیت B نیاز دارد. هپاتیت D از طریق تماس با مایعات آلودهی بدن افراد (استعمال درون وریدی مواد مخدر، تزریق خون آلوده و رابطهی جنسی بدون محافظت) منتقل میشود.
- هپاتیت E یک عفونت ویروسی است که عمدتا از طریق خوردن یا نوشیدن غذا و آبی که با مدفوع فرد آلوده درتماس بوده، منتقل میشود.
۵- سایر ویروسها
علاوه بر ویروسهای بالا، برخی ویروسهای دیگر نیز میتوانند باعث عفونت و التهاب کبد شوند. ویروس اپشتین بار (عامل بیماری مونونوکلئوز عفونی)، آدنوویروسها و سیتومگالوویروسها میتوانند باعث عفونت و التهاب کبد شوند.
۶. بیماری کبد چرب غیرالکلی
بیماری کبد چرب غیرالکلی وضعیتی است که در آن تجمع چربی باعث التهاب کبد و کاهش تدریجی عملکرد آن میشود.
۷- هموکروماتوز
هموکروماتوز (زیادی آهن) یک اختلال سوختوسازی است که باعث ذخیرهی بیشازحد آهن در بدن میشود. مقدار اضافی آهن ممکن است در بافت کبد، پانکراس و قلب تجمع کند و باعث التهاب، سیروز، سرطان و نارسایی کبد شود. هماکروماتوز یک اختلال ارثی است.
۸- بیماری ویلسون
بیماری ویلسون یک اختلال ارثی دیگر است که بر توانایی بدن بر سوختوساز مناسب تأثیر میگذارد. بیماری ویلسون میتواند موجب سیروز و نارسایی کبد شود.
۹- سندروم ژیلبرت
سندرم ژیلبرت یک بیماری کبدی ژنتیکی خوشخیم مزمن است که از علائم اصلی آن زردی پوست و چشم به سبب افزایش غلظت بیلی روبین غیرکونژوگه در خون است. علت افزایش بیلی روبین غیرکونژوگه در خون، کاهش فعالیت آنزیم گلوکورونیل ترانسفراز است که کار این آنزیم کونژوگه کردن بیلی روبین و برخی مولکولهای چربیدوست دیگر است.
این بیماری در ۳ تا ۱۲ درصد جمعیت دیده میشود و در هر دو جنس و در تمام سنین دیده میشود، اما تمایل چشمگیری به جنس مذکر دارد. این نشانگان از تولد با فرد همراه است اما علایم آن ممکن است تا ۲۰ الی ۴۰ سالگی آشکار نشوند.
علائم
زردی
زردی در پوست و صلبیه چشم که به سبب بالا رفتن میزان بیلی روبین غیر کنژوگه در خون پدید میآید، خطری جدی ندارد. این زردی بهویژه در صورت فعالیت شدید، استرس، روزهداری (به سبب کمآبی بدن و کاهش کالری دریافتی) و ابتلا به بیماریها دیده میشود.
سندرم ژیلبرت ممکن است سبب تسریع روند زردی نوزادان شود، این شرایط اگر بهسرعت درمان نشود برای نوزاد بسیار خطرناک خواهد بود، چون بالا بودن بیلی روبین در این شرایط سبب ناتوانی عصبی میشود.
آنزیمهایی که مبتلایان به سندرم ژیلبرت به کمبود آن دچار هستند (ازجمله UGT1A1) مسئول سمزدایی برخی داروها نیز هستند. برای مثال، سندرم ژیلبرت سبب اسهال شدید و نوتروپنی در افرادی که داروی ایرینوتکان مصرف میکنند میشود. همچنین خطر مسمومیت استامینوفن در مبتلایان به سندرم ژیلبرت زیاد است، چون آنزیمی که استامینوفن را متابولیزه میکند در مبتلایان به سندرم ژیلبرت کم است.
برخی بررسیها حاکی از کاهش قابل توجه خطر ابتلا به بیماری عروق کرونر (CAD) در مبتلایان به سندرم ژیلبرت است. در واقع بالا بودن اندک بیلی روبین در خون (1.1 mg/dl تا 2.7 mg/dl) خطر ابتلا به CAD و بیماری قلبی را کاهش میدهد.
بالا رفتن اندک بیلی روبین خون در سندرم ژیلبرت خطر ابتلا به بیماری عروق کرونر و بیماری قلبی عروقی را به یک سوم کاهش میدهد.
تعداد پلاکتها و حجم متوسط پلاکت (MPV) در مبتلایان به سندرم ژیلبرت کمتر است. افزایش بیلی روبین و کاهش MPV و CRP ممکن است روند تصلب شرایین را کندتر کند.
علائم مختلف دیگری نیز توسط مبتلایان گزارش شدهاست: خستگی مزمن، کاهش تمرکز، اضطراب غیرمعمول، بیاشتهایی، تهوع، دلدرد، خارش و غیره.
سندرم ژیلبرت خطر ابتلا به سنگ کیسه صفرا را افزایش میدهد.
ژنتیک
نشانگان ژیلبرت ژنتیکی است و به صورت اتوزوم غالب منتقل میشود. یعنی اگر یکی از والدین دارای این بیماری باشد احتمال انتقال ژن منفرد آن به هر کدام از فرزندان و بروز اثرات آن ۵۰٪ است.
سندرم ژیلبرت با کاهش ۷۰ تا ۸۰ درصدی فعالیت گلوکورونیداسیونی آنزیم UGT1A1 نمود پیدا میکند.
در ۹۴ درصد مبتلایان به سندرم ژیلبرت، دو آنزیم گلوکورونوسیل ترانسفراز دیگر یعنی UGT1A6 (با کاهش ۵۰ درصدی در فعالیت) و UGT1A7 (با کاهش ۸۳ درصدی در اثرگذاری) نیز تحت تأثیر قرار میگیرند.
تشخیص
در مبتلایان به سندرم ژیلبرت بیلی روبین غیر کونژوگه در خون بالاتر است، اما بیلی روبین کونژوگه در محدوده نرمال است و ۲۰ درصد کل را تشکیل میدهد. مقدار بیلی روبین مبتلایان ۲۰ μM تا ۹۰ μM (معادل ۱٫۲ تا 5.3 mg/dl) گزارش شدهاست. مقدار نرمال کمتر از ۲۰ μM است. مقدار بیلی روبین کل در نمونه خون پس از دو روز، روزه گرفتن بالاتر هم میرود، لذا روزه میتواند برای تشخیص سندرم ژیلبرت به کار رود.
۱۰- سرطانها
سرطانهای کبد به دو دستهی سرطان اولیهی کبد و سرطان ثانویهی کبد تقسیم میشوند. سرطان اولیهی کبد سرطانی است که منشأ و شروع آن از ساختمان و سلولهای کبد است. کارسینوم هپاتوسلولار و کُلانژیوکارسینوما دو نمونه از سرطانهای اولیهی کبد هستند.
سرطان ثانویهی کبد آن دسته از سرطانهایی هستند که از اندام دیگری آغاز شده و سپس معمولا از طریق گردش خون به کبد گسترش مییابند. سرطانهایی که گسترش آنها به کبد رایجتر است، عبارتاند از: سرطان ریه، سرطان پستان، سرطان روده بزرگ، سرطان معده و پانکراس. سرطان خون و نیز سرطان لنفوم هاجکین نیز از سرطانهایی هستند که میتوانند کبد را تحتتأثیر قرار دهند.
۱۱- اختلالات گردش خون
نشانگان باد-کیاری یک بیماری است که باعث تشکیل لختههای خون در سیاهرگ دروازهایِ کبد میشود و نمیگذارد خون کبد را ترک کند. این امر موجب افزایش فشار خون در عروق خونیِ کبد بهخصوص سیاهرگ دروازهای میشود. نتیجهی این امر مرگ سلولهای کبدی و سیروز و نارسایی کبد است. پلیسیتمی (افزایش غیرطبیعی شمار گلبولهای قرمز)، بیماری التهابی روده، کم خونی داسیشکل و بارداری از علل بروز نشانگان باد-کیاری هستند.
نارسایی قلب وضعیتی است که در آن قلب قادر به پمپاژ مناسب خون نیست و جریان خون کافی به اعضای بدن نمیرسد. این امر نیز میتواند باعث ورم و التهاب کبد شود.
در حالت عادی صفرای تولیدشده در کبد به کیسهی صفرا منتقل شده و در نهایت برای هضم غذا به روده میرود. انسداد جریان صفرا در کبد میتواند باعث التهاب کبد شود. شایعترین علت بروز این پدیده سنگ های کیسه صفرا هستند که مجرای تخلیهی صفرا از کبد را مسدود میکنند.
اختلال در بازشدن دریچهی ورود صفرا به رودهی باریک (اسفنکتر اودی) نیز میتواند باعث اختلال در جریان صفرا شود. اسفنکتر اودی مانند یک دریچه عمل میکند و اجازه میدهد صفرا از مجرای صفراوی وارد رودهی باریک شود.
سیروز صفراوی اولیه و کُلانژیت اسکلروزیس اولیه میتوانند باعث زخمهای پیش روندهای در مجرای صفرا شده و آنها را تنگتر کنند. نتیجهی این امر کاهش جریان صفرا از کبد است. این امر با آسیب به ساختمان کبد، میتواند باعث نارسایی کبد شود.
سایر بیماریها:
از جایی که عملکرد کبد بر بسیاری از اندامهای بدن تأثیر میگذارد، بیماریها و نارساییهای کبد میتواند موجب بروز عوارض زیر شود:
- انسفالوپاتی کبدی: در انسفالوپاتی کبدی، ناتوانی کبد در سوختوساز پروتئینهای مصرفی باعث افزایش سطح آمونیاک در بدن میشود. انسفالوپاتی کبدی باعث گیجی، بی حالی و حتی کُما میشود.
خونریزی غیرطبیعی: کبد مسئول ساخت فاکتورهای انعقادی خون است. اختلال در عملکرد کبد میتواند خطر خونریزی را در بدن افزایش دهد.
- سنتز یا ساخت پروتئین: پروتئینهایی که در کبد ساخته میشوند، در بدن نقش مهمی دارند. کاهش ساخت پروتئین در کبد میتواند بر بسیاری از واکنشهای بدن تأثیر منفی بگذارد.
پُرفشاری سیاهرگ دروازهای: آسیب به بافت کبد میتواند باعث افزایش فشار خون در عروق خونی کبد و اختلال در خونرسانی به سایر اندامها شود. این امر میتواند باعث ورم طحال، گشادشدن رگهای دستگاه گوارشی از مری گرفته تا معده و مقعد شود. البته این گشادشدن رگها با گشادشدن رگهای ناشی از بواسیر متفاوت است.
برخی از نشانههای بیماریهای کبد:
معمولا بیماریهای کبد بهطور تدریجی پیشرفت میکند و علائم خاصی ندارند، اما در کل درصورت بروز خستگی، ضعف و کاهش وزن بیدلیل باید به کبد شک کرد.
در شرایط پیشرفت بیماری های کبد، علائم کلی بیماری عبارتاند از:
- حالت تهوع
- استفراغ
- درد در قسمت راست و فوقانی حفرهی شکمی
- یرقان یا زردی که در آن بهعلت افزایش بیلیروبین در خون، پوست به رنگ زرد درمیآید.
- خستگی، ضعف و کاهش وزن.
علائم اختصاصی هر کدام از بیماری های کبد پس از رسیدن به مراحل پیشرفته و بروز نارسایی کبد:
- سنگ صفرا: افرادی که سنگ کیسهی صفرا دارند، پس از صرف یک غذای چرب در قسمت بالا و فوقانی شکم دچار درد و استفراغ میشوند. اگر کیسهی صفرا عفونت کند، احتمال بروز تب هم وجود دارد.
- نشانگان ژیلبرت: هیچ نشانهای ندارد و معمولا بهطور تصادفی با آزمایش خون و بالابودن سطح بیلیروبین کشف میشود.
- سیروز کبد: سیروز کبدی در مراحل اولیه بدون علامت یا با علائم مختصری همراه است. بروز علائم در سیروز به دو دلیل نارسایی کارکرد کبد و افزایش فشار خون است.
برخی نشانهها مستقیما ناشی از ناتوانی کبد در تجزیهی ضایعات است. برخی نشانههای دیگر ناشی از ناتوانی کبد در ساخت پروتئینهایی است که برای انجام اَعمال بدن، انعقاد خون، ویژگیهای جنسی ثانویه و عملکرد مغز ضروریاند.
در کل نشانههای سیروز کبدی عبارتاند از:
- اسهال چرب.
- ورم پاها، چماقی شدن انگشتان، کوچک شدن کبد، بزرگی طحال.
- زردی که ابتدا در سفیدی چشمها سپس در قسمتهای دیگر بدن گسترش مییابد.
- اختلال در تمرکز و حواس.
- خونریزی از واریس مری.
- نازایی در خانمها و استشمام بوی نامطبوع از بیمار.
- خون ریزی در پوست و بروز کبودی در اثر کاهش تولید فاکتورهای انعقادی، همچنین خونریزی از بینی و لثه ها.
- تجمع نمکهای صفراوی در پوست و خارش پوست.
- بزرگشدن پستان مردانه که در اثر عدم تعادل هورمونی مخصوصا هورمون استرادیول در مردان رخ میدهد.
- اختلال نعوظ، کاهش میل جنسی و کوچکشدن بیضهها در آقایان که در اثر کاهش فعالیت هورمونهای جنسی اتفاق میافتد.
- گیجی، خستگی و بیحالی که در اثر افزایش آمونیاک در گردش خون اتفاق میافتد (آمونیاک از ضایعات سوختوساز پروتئینهاست که برای دفع آن به سلامت سلولهای کبد نیاز است).
- تورم شکم و تجمع آب در آن که در اثر کاهش تولید پروتئین ( کاهش آلبومین خون ) اتفاق میافتد.
- ضعف و سُستی و نهایتا از بین رفتن عضلات که در اثر کاهش تولید پروتئین بروز میکند.
- افزایش فشار خون ناشی از سیروز کبدی بر جریان خون در کبد تأثیر میگذارد. افزایش فشار در سیاهرگ دروازهای باعث کاهش جریان خون به کبد و گشادی رگها میشود. با گشادشدن رگها در ناحیهی معده و مری، خطر خونریزی افزایش مییابد.
معمولا شاخصهای زیر در آزمایش خون بررسی میشوند:
- ALT (آلانین آمینوترانسفراز)
- AST (آسپارتات آمینوترانسفراز) که در اثر التهاب کبد آزاد میشوند.
- GGT (گاما گلوتامیل ترانسفراز)
- ALP آلکالین فسفاتاز که از سلولهای پوششی مجرای صفرا آزاد میشوند.
- بیلیروبین
- سطح پروتئین و آلبومین
- شمارش کامل خون (CBC): ممکن است عملکرد مغز استخوان در مراحل پیشرفتهی بیماری کبد (سیروز) متوقف شود و تعداد گلبولهای قرمز، گلبولهای سفید و پلاکتها کاهش یابد. درنتیجه احتمال خونریزی در مبتلایان به سیروز افزایش یابد.
- زمان پروترومبین (PT): اگر در زمان ایجاد لخته شدن، فاکتورهای انعقادی خون کم باشد، زمان پروترومبین (زمان انعقاد خون) طولانی می گردد. با بررسی این شاخص میتوان عملکرد کلیه را در ساخت فاکتورهای انعقادی بررسی کرد.
- سنجش طبیعی بین المللی (INR): در اشخاصی که بیماری کبد شدید دارند، اگر کبد نتواند به میزان کافی فاکتورهای انعقادی را تولید کند، مقادیر INR و PT افزایش می یابد .
- لیپاز: از آن برای بررسی التهاب پانکراس استفاده میشود.
- الکترولیتها، نیتروژن اوره خون و کراتینین که برای ارزیابی عملکرد کبد بررسی میشوند.
- ارزیابی سطح آمونیاک خون که در بیماران دچار سردرگمی ذهنی و گیجی میتواند مفید باشد. ارزیابی این موارد نشان میدهد علت مشکل این افراد، نارسایی کبد است یا خیر.
ممکن است برای بررسی بیماریهای کبد و اندامهای مجاور از روشهای مختلف تصویربرداری استفاده شود.
روشهای تصویر برداری عبارتاند از:
- سیتیاسکن
- امآرآی
- فراصوت که میتواند به ارزیابی کیسهی صفرا و مجرای صفرا کمک کند.
- ممکن است برای تأیید تشخیص پزشک، بافتبرداری (بیوپسی) از کبد انجام بگیرد. به این منظور پس از بیحسی موضعی، پزشک یک سوزن بلندِ نازک را به دیوارهی سینه و محل کبد فرو میبرد تا بخش کوچکی از بافت کبد را برای بررسی در زیر میکروسکوپ بردارد.
توجه:
ترکیبی گیاهی بسیار قوی جهت درمان برخی بیماریهای کبد، از جمله بیماریهای زیر تهیه شده است:
- کاهش بیلیروبین
- درمان بالا بودن آنزیمهای کبد و نرمال کردن آنها
- درمان کبد چرب بسته به گرید آن در مدت ۲ تا ۴ ماه
💥 تلفن مشاوره و سفارش دارو:
۰۹۱۸۳۸۵۵۵۴۶
اینستاگرام:
Dr.Hemmati20